ساریکا 1
پسر, روانی من! من به تازگی در طبقه 3 از باغ سلطنتی بود, جرعه جرعه من مخا لاته بی سر و صدا و مراقبت کسب و کار خود من زمانی که او توسط راه می رفت. ترس زده و بی فکر من بیش از نوشیدنی من دست کشیدن و آن را در سراسر جدول ریخته. هیاهو هر چند, جلب توجه زیباترین دختر من تمام روز را دیده بود. ساریکا فقط کامل نیست, او هجده کامل بود. بدون صبر کنید. او هجده کامل با پرانتز و بدن زرق و برق دار شد. در آن زمان من تمیز کردن ظروف سرباز یا مسافر انجام شد, ساریکا رفته بود. من بلافاصله دست پاچه و به سرعت جمع آوری همه چیز من برای رفتن پیدا کردن او. و بله, درست مثل یک ساقه ساز منحرف, من به دنبال این نوجوان در اطراف سه سطح مرکز خرید تا زمانی که من در نهایت حرکت من. خوشبختانه, قربانی من شلخته نوجوان که به تازگی کار در نوار Casynovy آغاز شده در پیاده روی خیابان بود. چند دقیقه از مذاکره و ما در اتاق من برای چند ساعت از لذت بودند. هنگامی که دوربین آغاز شده, من تا به حال پرسه زدن بدن ساریکا بالا و پایین برای به دست آوردن تصویر کامل از چقدر عالی این دختر بود. زمانی که او یک او تماس به طور کامل برهنه بود, من بیدمشک طاس او را با انگشتان من نفوذ و احساس دیوارهای ابریشم تایلندی. ساریکا جوان است, اما او می داند چگونه به دادن یک کار ضربه. دهان شیرین او راه خود را در اطراف ابزار من slobbered که اگر آن تلگراف یخ در بهشت دارچین شد. حالا من تا به حال به داخل این فرشته می شود! بنابراین من به سبک را doggie را روی تخت قرار داده و به آرامی وارد گربه بی مو او. ناله نرم او تنها به هیجان اضافه شده و به زودی به اندازه کافی من در نهایت در داخل دروازه های بهشت نوجوان بود. هیچ راهی من که قرار بود به آخرین طولانی وجود دارد, اما من سعی کردم بهترین من. با لبخند زرق و برق دار, بدن بی عیب و نقص, و اشتیاق برای برآوردن, من در نهایت اسپرم من انزال در سراسر داخل و خارج از کس کوچک ساریکا است.